حرمت نفس

شما با هر كدام از اين موارد كه مساله داريد بايد بدانيد كه اسيب ديده ايد و روي ان موضوع بايد كار كنيد .
اين مثل يك تصادف است بايد ببينيد كجا بيشترين اسيب را خورده ايد و بدرستي با ان برخورد كنيد .

من وقتي مشكل حرمت نفس دارم ، خود دوستي ندارم ، خودم را خوب نمي دانم ، اضطراب دارم ، شرم و خجالت دارم ، هميشه در حال مقايسه خودم با ديگران هستم ، خودم را بد مي دانم ، رفتار ديگران را در ارتباط با خودم بد مي دانم ، به كار ديگران دخالت مي كنم ، اجازه مي دهم ديگران در كار من دخالت بكنند ، برابري را قبول ندارم ، خودم را برتر و بالاتر از ديگران مي دانم ، خودم را كمتر از ديگران مي دانم ، تقدس انساني را نمي پذيرم ، انساني را بخاطر اينكه كه زن است كم مي دانم ، ديگران را بخاطر داشتن عقايد ديگر تحقير مي كنم ، اينها نشان دهنده ي بيماري و گرفتاري من است .

اينها نشانده ي انساني است كه حرمت نفس ندارد و اين رفتار نامناسب او با ديگران يا خودش هم نتيجه ان احساس بدي است كه در مورد خود دارد .من اگر از مردم وحشت دارم ، عقيده ام را ابراز نمي كنم ، بحث نمي كنم ، مخالفت نمي كنم ، معلوم است كه اسيب ديده ام . من وحشتي از ديگران دارم كه خودم و ديگران را خوب نمي دانم در عين حال باور من اين است كه ديگران بد هستند و اگر حرفي بزنم كه مخالف عقيده هاي انها باشد ، من را ازار مي دهند پس بنابراين در مهماني ساكت مي نشينم در حالي كه حرف بد و علطي گفته مي شود و نظر من را مي خواهند عقيده ام را ابراز نمي كنم چرا كه نتيجه گفتگو را خوب نمي دانم . نتيجتا با موضوع حرمت نفس بايد با دقت با ان برخورد كرد .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *